بنفسیات

ساحل نفس رها کن به تک دریا رو

بنفسیات

ساحل نفس رها کن به تک دریا رو

آخرین مطالب

پیوندها

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

گاهی نیز چنین است. برخی خاطرات چنان واضح و چنان ناگهانی ظاهر می شوند که فرصت تاملشان را نداری. بی هیچ هدفی، به هیچ نشانه ای و بی هیچ سابقه ای. نه از آن جهت که موضوعی فلسفی را نشانه روم، بلکه به همین سادگی که شاید بیش از یک «اتصالی عصبی» نباشند.

نوروساینستیست ها احتمالا برایش دلایلی قابل لمس و توضیح توانند خواهند داشت ولی برای من رازآلود بودن تک «درخت بادامی» با شکوفه های کوچک تازه رسته در میان جاده ای طولانی که گاه گاه جلوی چشمانم ظاهر می شود و خاطره ای محو را تداعی می کند همچنان سخت به قوت خود باقی خواهد ماند.


آرشیو خاطرات گمشده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۸
شان ..

شاید از ایراد های من بود، سردرگرمی و حیرانی مدام که گاهی چنان یقه ام را می گرفت که گویی به خواب رفته ام. یکی را نیاز بود تا بیدارم کند. شدت این حیرانی مدام از جایی به جایی دیگر متغیر بود. ولی آن چیزی که به یاد دارم چنین بوده است که توجهم در این سرگردانی محض، همیشه معطوف به جزئیاتی بوده که معمول، به چشم نمی آیند و بی اهمیت باقی از کنارشان می گذرند. یک جور وقت گذرانی بی هدف؛ توصیف دیگران و قضاوتی که از آن نخواهم رنجید.

من، البته با چشمانی که هاله ای گویی باران خورده همیشه جزئیات دور را در نظرم محو کرده اند، تناقضی آشکار را روبرو بوده ام. بی اعتنایی تحمیلی و به مرور عادت گون به جزئیات دور را شاید با دقت کش دار در جزئیات نزدیک جبران کرده ام. هر چه است، پارادوکس «سرگردانی و درنگ» آن هم به معنای بی هدف چیزی را جستن و بعد کشفی که متحیرت می کند؛ «عادت مدام» من بوده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۱۰
شان ..