بنفسیات

ساحل نفس رها کن به تک دریا رو

بنفسیات

ساحل نفس رها کن به تک دریا رو

آخرین مطالب

پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چای» ثبت شده است

اگر کمی خانه مان به فرودگاه نزدیک تر بود و تنبلی مجالی می داد؛ دوست داشتم نیمه شب که فرا می رسید با فلاسک و ماگ سفری ام و یکی از کتاب های نیمه خوانده با یک پتوی به اندازه ی کافی سبک راهی یکی از ترمینال های پروازهای  - هر جایی -  می شدم و روی یکی از نیمکت ها با جایی کافی برای گاهی جا به جا کردن پاهایم می نشستم و گاهی چایم را مزه می کردم، گاهی آدم ها را تماشا و گاهی صفحاتی از کتابم را ورق می زدم و بعد آن آخر کار که خسته می شدم روی نیمکت حالا اختصاصی ام، رو به سقف دراز می کشدیم و پاهایم را کمی جمع می کردم و کتاب را روی صورتم می گذاشتم و بعد از آن تنها می شنــــــیدم.

 حالا اگر فرصت کافی می داشتم، این را برای تک تک فرودگاه های جهانمان، برای یک بار لااقل امتحان می کردم و بعد؛ از آن دفترچه ی جلد آبی خطش می زدم.

 

 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۰
شان ..

این که نوشیدنی محبوبت، منشاء! استقلال ایالات متحده آمریکا بوده باشد، چیز عجیبی نیست. این نوشیدنی؛ خاصه در شکل محضش توانایی های بسیاری دارد.


مثل چای تازه دم

1789 engraving of the destruction of the tea

      

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۶
شان ..

حالا کمی پیش از غروب صندلی آشپزخانه را بر می دارم و روی بالکن خانه رو به بزرگ راهی که آن طرفش ویترین های دو فروشگاه معلوم هستند؛ می گذارم. آرام با نسیم ملایمی که می وزد و صداهای مغشوش اتوموبیل ها چشمانم را می بندم و کمی بعد از غروب وقتی بیدار می شوم، دو فروشگاه روبرو تعطیل کرده اند و نئون ها ویترین هاشان است که تنها می درخشند.

صندلی را بر میدارم و به آشپزخانه بر میگردم و یک لیوان چای همیشگی را با فکر فاصله ی میان «پیش از غروب و پس از نئون های قرمز دو فروشگاه» آرام آرام سر می کشم.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۴
شان ..