بنفسیات

ساحل نفس رها کن به تک دریا رو

بنفسیات

ساحل نفس رها کن به تک دریا رو

آخرین مطالب

پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرودگاه» ثبت شده است

اگر کمی خانه مان به فرودگاه نزدیک تر بود و تنبلی مجالی می داد؛ دوست داشتم نیمه شب که فرا می رسید با فلاسک و ماگ سفری ام و یکی از کتاب های نیمه خوانده با یک پتوی به اندازه ی کافی سبک راهی یکی از ترمینال های پروازهای  - هر جایی -  می شدم و روی یکی از نیمکت ها با جایی کافی برای گاهی جا به جا کردن پاهایم می نشستم و گاهی چایم را مزه می کردم، گاهی آدم ها را تماشا و گاهی صفحاتی از کتابم را ورق می زدم و بعد آن آخر کار که خسته می شدم روی نیمکت حالا اختصاصی ام، رو به سقف دراز می کشدیم و پاهایم را کمی جمع می کردم و کتاب را روی صورتم می گذاشتم و بعد از آن تنها می شنــــــیدم.

 حالا اگر فرصت کافی می داشتم، این را برای تک تک فرودگاه های جهانمان، برای یک بار لااقل امتحان می کردم و بعد؛ از آن دفترچه ی جلد آبی خطش می زدم.

 

 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۰
شان ..